باران مي بارد امشب ، دلم غم دارد امشب
آرام جان خسته ره مي سپارد امشب
در نگاهت مانده چشمم ، شايد ازفكرسفربرگردي امشب
ازتودارم يادگاري ، سردي اين بوسه را پيوسته برلب
قطره قطره اشك چشمم مي چكد با نم نم باران به دامن
بسته اي بارسفررا ، با تو اي عاشقترين بد كرده ام من
رنگ چشمت رنگ دريا ، سينه ي من دشت غم ها
يادم آيد زيرباران با تو بودم ، با تو تنها
زيرباران با تو بودم ، زير باران با تو تنها
باران مي بارد امشب ، دلم غم دارد امشب
آرام جان خسته ره مي سپارد امشب
اين كلام آخرينت برده ميل زندگي را ازسرمن
گفته اي شايد بيايي از سفر اما نميشه باورمن
رفتنت را كرده باور، التماسم را ببين دراين نگاهم
زيرباران گريه كردم بلكه باران شويد ازجانم گناهم
اين كلام آخرينت برده ميل زندگي را ازسرمن
گفته اي شايد بيايي ازسفراما نميشه باورمن
كي رود از خاطرمن آخرين بوسه شبي درزير باران
گفتي شايد بيايي ازسفراما نميشه باورمن
:: بازدید از این مطلب : 603
|
امتیاز مطلب : 111
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34